هفت عادت مردمان غیر خلاق
سلام سلااااام
اگه مقالههای سایت رو دنبال کرده باشید، متوجه شدید که خلاقیت به زبان ساده چی هست و چرا کودکان از بزرگسالان خلاق ترند و احتمالاً براتون یه علامت سوال بزرگ ایجاد شده که آیا خلاق هستید یا نه.
امروز میخوام 7 عادت مردمان غیرخلاق رو براتون بگم، دیگه مقایسه با خودتون. اگه تو این دسته بودید، ینی باید به فکر خلاقیتتون باشید و اگر هم که نه، خداروشکر.
اخطار: خیلی از عادتهایی که اینجا میگم ممکنه بد بودنشون براتون غیر عادی باشه و به نظرتون خیلی هم خوب باشن، میدونید چرا؟ چون ما بزرگسالیم و با ذهنی که به دلایل مختلف از خلاقیت فاصله گرفته داریم به ماجرا نگاه میکنیم. الگوی خلاقیتِ ما بچه ها هستن. پس یه مقایسهی کوچولو میتونه کمکتون کنه.
حالا با این تفاسیر، آماده اید؟
عادت اول: ترس از شکست
تصور کنید به یه بچهای میگید اگه بتونه بدون نردبون به سقف ضربه بزنه میتونه یه کفشدوزک رو به عنوان حیوون خونگی نگه داره. این حرف رو به ما که بزرگسال هستیم هم میزنن. (البته جایزهی ما متفاوت تره.. هرچی شما دوست دارید)
فرق رفتارهای ما چیه؟ بچه ها اول شروع میکنن پریدن، هی عقب تر میرن و هی سعی میکنن بیشتر بپرن. یه عالمه راه امتحان میکنن و آخر سر با توپ عزیزشون به سقف ضربه میزنن. چون تنها شرط این بود که از نردبون استفاده نشه!
ولی ما از ترس اینکه شکست بخوریم، انقد میشینیم فکر میکنیم. میخوایم بهترینِ بهترین رو انجام بدیم ولی حرکتی نداریم. ماها غافل از این شدیم که همین حرکت کردن و از شکست نترسیدن، خودش بهترین راه پیدا کردن ایدههای عالیتر و موفقیته. تازه از همه مهمتر اینکه مسیر عصبی خلاقیتمون تقویت میشه.
پس این دفعه که ترسیدی شکست بخوری و یا مسخره بشی، به این فکر کن که داری رو خلاقیتت خط میکشی. حتما به ما سر بزن تا کمکت کنیم 😊
عادت دوم: ترمز روی اولین ایدهی خوب
اگه جزء اون دسته از افراد هستید که تا یه ایدهی خوب به ذهنشون میرسه دیگه همونجا اتراق میکنید و به ایدهتون میپردازید. اول باید یه کوچولو تشویقتون کرد بخاطر ایدهی خوبتون. بعد یه گفتگوی مفصل رو باهاتون شروع کرد. چرا؟ آخه از نظر شما ایده داشتن و همین خوب بودنش عالیه! در صورتی که این ایدهی خوب فقط میتونه اندازه خودش شما رو جلو ببره، نمیتونه باعث درخشش شما بشه. باید تو مسیر خلاق بودن ایدههای خوب رو مدام مرور کنید و مدام ایده بدید تا صیقل بخوره و بدرخشه.
خبر خوب اینکه تو دورهها و مقالههای بعدی مفصل راجع به پیدا کردن ایدههای عالی صحبت میکنیم.
عادت سوم: خدای متخصص بودن
دوست دارید متخصص و بهترینِ بهترین تو رشته و کارِتون باشید؟ خیلی عالیه هاااااااا، اما یه اشکالی ایجاد میکنه. یه ذهنِ خلاق اگه فقط بخواد رو یه موضوع (مثلا تجارت) تمرکز کنه، دیگه فرصت کشف دنیاهای مختلف رو نداره. دیگه حوصلشونم نداره.
پس یکی از زنگ خطرهای خلاق بودن، تک بُعدی شدنه.
خوبه متخصص باشید، اما یه موقعایی هم باید برای خودتون، برای رویاهاتون و یه عالمه انرژی که تو بدنتون وجود داره بذارید.
برای این مورد هم براتون برنامههای خوبی دارم. 😊
عادت چهارم: باورهای محدود کننده
باورهای محدود کننده دیگه چیه؟ 😐 خب خیلیا اعتقادی به اینکه اصلا خلاقیت لازمه، ندارن! فکر میکنن که حالا چون مثلا پزشکن، یا وکیلن یا مهندس و حسابدارن، دیگه خلاقیت به هیچ دردی نمیخوره و اثری تو زندگیشون نداره و فقط هنرمندا لازم دارن که خلاق باشن، بچه ها هم که خود به خود خلاق هستن دیگه! یعنی خلاقیت فقط محدود به بچه ها و هنرمنداس!
دیگه از اسمش معلومه که باور محدود کنندست، توضیح بیشتری نمیدم اما تو مقاله هایی حتما راجع به لزوم خلاقیت برای همه سنین و همه آدما صحبت میکنم.
عادت پنجم: گوش به حرف مردم دادن
خب بریم برای بدآموزی بعدی 😊) نه خدایی منظورم اصلا این نیست که به حرف کسی گوش ندید! بلکه منظورم اینه که از ایده های کوچولو و تازه متولد شدتون خیلی زود پرده برداری نکنید، کمی صبر کنید، روشون کار کنید و بذارید پخته تر بشن و حمایتشون کنید. اینجوری احتمال اینکه با شکست مواجه بشن کمتر میشه. وگرنه که نظرخواهی از دیگران خیلی هم خوبه.
چجوری به خلاقیت ربط داره؟ اینجوری که وقتی ایده های کوچیکتون توسط نظرات دیگران سرکوب بشن! دیگه سراغ ایده ی کوچیک بعدی نمیریم و هیچ وقت این کوچولو موچولوها به یه ایده ی درخشان و درست حسابی تبدیل نمیشه و این یعنی توقف خلاقیت.
عادت ششم: سوال نپرسیدن
نمیدونم کی بهمون گفت که «چو دانی و پرسی سوالت خطاست» و ما هم به همین مناسبت لبیک گویان به قعرِ چاهِ سوال نپرسیدن رفتیم! ولی خب حالا یه چیزی گفتن! مگه وقتی بزرگ میشیم همهههههههههههه چی رو میدونیم؟ چطور وقتی بچه بودیم شبیه یه علامت سوال بودیم که دست و پا درآورده بود، حالا یهو دانشمند شدیم؟ نشدیم دیگه، فقط عادت کردیم دیگه سوال نپرسیم. انیشتن با این همه عظمتش به سوال زیاد پرسیدن معروف بوده، دیگه خودتون حساب کنید.
خلاصه که بپرسید، بپرسید… بپرسید.
به نظرتون تهش چی میخواد بشه؟ میخوان بخندن بهمون دیگه 😊 یه تکنیک ساده بهتون یاد میدم، وقتی دیدید دارن مسخرتون میکنن، خودتون زودتر سر شوخی رو باز کنید، باور کنید چند بار که این کارو بکنید، دیگه کسی مسخرتون نمیکنه! چون اصلا حال نمیده کسی که ناراحت نمیشه رو اذیت کنی 😊
عادت هفتم: داستان نخوندن
چه ربطی به خلاقیت داره؟ خب بچهها رو مجدد نگاه کنید، این الهههای خلاقیت میشینن برنامههای علمی نگاه میکنن؟ یا کتابای سنگین علمی میخونن؟ همش با فرمول و واقعیت ها سروکار دارن؟ نه دیگه، خدایی اینجوری نیست. بیشترشون غرق دنیای خیالی خودشونن.
این موضوعم خیلی جای بحث داره، اصلا هم هدفم این نیست که دیگه کتاب علمی نخونید تا خلاقیتتون زیاد بشه هااااااااا….
فقط میخوام بگم که یه زمانایی رو بذارید و یه فیلم علمی تخیلی ببینید یا کتاب داستان بخونید یا اصلا بازی کنید. حتما بهتون تو ایده پردازی کمک میکنه.
امیدوارم وقتی دارید به لیست این عادت ها نگاه میکنید خیلی براتون آشنا نباشن! اما اگه خیلی زیاد عادت های غیر خلاقانه داشتید هم نگران نباشید، من اینجام تا کمکتون کنم.
با ما همراه باشید.
دیدگاهتان را بنویسید